آرای وحدت رویه شماره ۷۳۳ و ۸۱۱ دیوان عالی کشور، مربوط به کاهش ارزش ثمن در صورت مستحق للغیر بودن مبیع است و منصرف از مسائل شکلی دعوا می باشد.

مسیر شما: صفحه اصلی - نظریات مشورتی - املاک و اراضی - آرای وحدت رویه شماره ۷۳۳ و ۸۱۱ دیوان عالی کشور، مربوط به کاهش ارزش ثمن در صورت مستحق للغیر بودن مبیع است و منصرف از مسائل شکلی دعوا می باشد.

آرای وحدت رویه شماره 733 و 811 دیوان عالی کشور، مربوط به کاهش ارزش ثمن در صورت مستحق للغیر بودن مبیع است و منصرف از مسائل شکلی دعوا می باشد.

تاریخ نظریه: 1400/09/27

شماره نظریه: 782819

آرای وحدت رویه شماره ۷۳۳ و ۸۱۱ دیوان عالی کشور، مربوط به کاهش ارزش ثمن در صورت مستحق للغیر بودن مبیع است و منصرف از مسائل شکلی دعوا می باشد.

استعلام :

مطابق رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ دیوان عالی کشور با عنایت به مواد ۳۹۱ و ۳۹۰ قانون مدنی، در موارد مستحق‌للغیر درآمدن مبیع و جهل خریدار به وجود فساد، همان‌ گونه که در رأی وحدت رویه شماره ۷۳۳ مورخ ۱۳۹۳/۷/۱۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور نیز بیان شده است، فروشنده باید از عهده غرامات وارده به خریدار از جمله کاهش ارزش ثمن برآید. هر گاه ثمن وجه رایج کشور باشد،

 دادگاه میزان غرامت را مطابق عمومات قانونی مربوط به نحوه جبران خسارات از جمله صدر ماده ۳ قانون مسؤولیت مدنی مصوب ۱۳۳۹ عنداللزوم با ارجاع امر به کارشناسی و بر اساس میزان افزایش قیمت اموالی که از نظر نوع و اوصاف مشابه همان مبیع است تعیین می‌کند و موضوع از شمول ماده ۵۳۳ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ خارج است.

 در پرونده‌ای شاکی مدعی است متهم پس از دریافت وجه و اخذ وکالت‌نامه از وی جهت خرید یک قطعه زمین در مکان مشخص مبلغ مذکور را در طول سه سال به وی مسترد کرده است. پس از آن شاکی از متهم به عنوان کلاهبرداری و این که زمین وجود خارجی نداشته، طرح شکایت کرده است. دادگاه بدوی وفق کیفرخواست رأی غیابی بر محکومیت متهم به حبس و رد مال به میزان برده شده از شاکی و جزای نقدی صادر می‌کند.

 با واخواهی متهم و در جلسه رسیدگی، شاکی دادخواست مطالبه ضرر و زیان وارد به خود را نیز مطالبه می‌کند دادگاه موضوع را به کارشناس رسمی ارجاع می‌دهد تا ارزش فعلی قطعه زمین مورد ادعای شاکی را مشخص کند و با اعلام نظر کارشناسی، رأی بر محکومیت متهم به پرداخت مبلغ زمین به نرخ روز در حق شاکی با کسر مبلغ مندرج در صدر دادنامه در کنار حبس و جزای نقدی صادر می‌کند.

 ۱- با وجود رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور در حال حاضر وفق ماده ۱۵ قانون آیین دادرسی کیفری تقدیم دادخواست ضرر و زیان از سوی شاکی تا قبل از اعلام ختم دادرسی لازم است؟

 ۲- در محاسبه خسارات مطالبه شده از سوی شاکی، شاخص تورم بانکی وجه نقد پرداخت شده از سوی شاکی باید ملاک صدور حکم قرار گیرد یا قیمت مبیع به نرخ روز که توسط کارشناس تعیین می‌گردد؟ 

۳- در صورتی که متهم می‌بایست قیمت مبیع را به نرخ روز پرداخت کند، آیا بین مبیع موهوم مثلاً یک قطعه زمین به متراژ دویست متر مربع واقع در خیابان شهدای قم و مبیع مشخص مثلاً ۲۰۰ متر مربع زمین در خیابان شهدای قم واقع در پلاک ثبتی فلان و قطعه فلان تفاوتی وجود دارد؟ 

۴- جایگاه مواد ۱۹ قانون آیین دادرسی کیفری و ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی و آراء وحدت رویه ۷۳۳ و ۸۱۱ دیوان عالی کشور در پرونده فوق چیست؟ ۵- با توجه به ماده ۴ قانون مدنی و نظر به این‌که جرم انتسابی به متهم در سال ۱۳۹۵ واقع شده است آیا رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ به عمل متهم تسری دارد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

۱ و ۲- آرای وحدت رویه به شماره‌های ۷۳۳ مورخ ۱۵/۷/۱۳۹۳ و ۸۱۱ مورخ ۱/۴/۱۴۰۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور به ترتیب در مقام بیان لزوم پرداخت غرامت به مشتری جاهل به مستحق‌للغیر بودن مبیع (فساد بیع) و از جمله پرداخت کاهش ارزش ثمن و «کیفیت تعیین میزان غرامت» در مواردی که ثمن وجه رایج است، می‌باشد

 و «منصرف از مباحث شکلی دادرسی» نظیر «لزوم یا عدم لزوم تقدیم دادخواست» در پرداخت غرامت موصوف (موضوع ماده ۳۹۱) قانون مدنی در پرونده کیفری می‌باشد. مع‌الوصف در فرض سؤال (کلاهبرداری) دادگاه مکلف است بر اساس ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷، مرتکب جرم را علاوه بر حبس و پرداخت جزای نقدی،

 به رد اصل مال محکوم نماید و اصل مال در فرض سؤال، همان مبلغ پرداختی (وجه مورد کلاهبرداری) است نه مابه‌التفاوت کاهش ارزش آن؛ هرچند این امر مانع از آن نیست که با توجه به مواد ۱۰، ۱۴ و ۱۵ قانون آیین دادرسی کیفری تحت عنوان ضرر و زیان ناشی از جرم محکومیت مرتکب به پرداخت خسارات قانونی از جمله مابه‌التفاوت کاهش ارزش مبلغ پرداختی را با تقدیم دادخواست از دادگاه کیفری رسیدگی‌کننده به جرم تا قبل از ختم دادرسی مطابق مقررات قانونی درخواست کند

 و تعیین خسارت و طریقه و کیفیت جبران آن از سوی دادگاه، تابع عمومات ناظر به جبران خسارت در دیون پولی (دعاوی مسؤولیت مدنی) است. 

۳- با عنایت به پاسخ سؤال ۱ و ۲، پاسخ به این سؤال سالبه به انتفاء موضوع است. 

۴- با عنایت به پاسخ سؤال ۱ و ۲، پاسخ این قسمت از استعلام مشخص است. 

۵- فرض سؤال از قلمرو شمول رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ مورخ ۱/۴/۱۴۰۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور خروج موضوعی دارد؛ بنابراین بحث ثانوی شمول آن به رفتار مرتکب نیز موضوعاً منتفی است

.

.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • تماس
  • واتس اپ
  • تلگرام
× Send
error: محتوای سایت محافظت شده است . وب سایت ابراهیم فصیحی مقدم
پیمایش به بالا